ملامت زده بودن. حالت و چگونگی ملامت زده: از وفا صاف دلانی که می ناب خورند تا قیامت ز ملامت زدگی آب خورند. میرزاجلال اسیر (از آنندراج). و رجوع به ملامت زده شود
ملامت زده بودن. حالت و چگونگی ملامت زده: از وفا صاف دلانی که می ناب خورند تا قیامت ز ملامت زدگی آب خورند. میرزاجلال اسیر (از آنندراج). و رجوع به ملامت زده شود
سوکزده پرسه دار (گویش خراسان بزرگ) سوگوار عزادار مصیبت زده ماتم دیده، غمگین اندوهگین: آهو در زاویه اطاق خود ماتم زده و پریشان نشسته درد اصلی خود را از یاد برده بود
سوکزده پرسه دار (گویش خراسان بزرگ) سوگوار عزادار مصیبت زده ماتم دیده، غمگین اندوهگین: آهو در زاویه اطاق خود ماتم زده و پریشان نشسته درد اصلی خود را از یاد برده بود